🕯پروانهٔ شعر عرفانم🦋
عشق او باز، به پرواز پریشانم کرد
راهی وادیّ سخت و سوزانم کرد
همچو ماهی به دل تُنگ غلتیدم
دوری از آب حیاتم، بسی نَتوانم کرد
تختِ دل، باشد گوارای وجود
بندهٔ حلقه به گوش درِ سلطانم کرد
از دیار خوبرویان خبری نیک رسید
عاشق سینه چاک راه، عنوانم کرد
بادهٔ وصل به جامش، خوش میجوشید
جرعه نوشِ محفلِ رندانم کرد
در خرابات چنان مست پیاش می گشتم
که خماری ساغر بشکسته مهمانم کرد
سلطان سکوت و رازداری بودم
عشقش به سر افتاد، سخندانم کرد
در موسم شوق، بسی جنون میچیدم
بری از خوشهٔ عقل و برهانم کرد
چه کنم سخت دلم تنگ رُخش
اشتیاقش سهل حیرانم کرد
در غمش، نیک بُوَد سوختنم
پروانهٔ نورِ شعر عرفانم کرد
ای باد صبا به کوی محبوب رسان:
«همواره دلم، به مهر قربانم کرد»
✍🏻ملیکا سادات
۱۴۰۱/۲/۱۲ : دوشنبه؛ روزمعلم
ساعت ۱۴:۱۵
احسنتم
عالی
فرم در حال بارگذاری ...